نمونه‌هایی از کاربرد قیاس در آثار فقهی شیخ طوسی

نویسنده

مدرس دانشگاه علوم اسلامی رضوی

چکیده

مسئلة قیاس و چگونگی برخورد با آن از مسائل دیرین در فقه و اصول مذاهب است. در این میان، در مذهب شیعه هرچند رویکرد کلی از دیرباز رویکردی منفی بوده است و هنوز هم این رویکرد ادامه دارد ولی مطلب مهمی که صرف نظر از دیدگاههای اصولی فقها باید مورد توجه بیشتر و دقت نظر عمیق‌تر قرار گیرد، برخورد آنان با قیاس در کتابهای فقهی است. در کتب فقهی مواردی را می‌توان یافت که به نظر می‌رسد مصداق استفاده از قیاس باشد. این مطلب با نظریة مشهور شیعه یعنی بطلان قیاس، سازگاری ندارد.
      مقالة حاضر با همین رویکرد و با مبنا قرار دادن کتابهای شیخ طوسی به استقرا در مواردی پرداخته که به قیاس بودن آنها تصریح شده یا تعریف قیاس بر آنها منطبق است. آیا حقیقت و ماهیت قیاس در نزد فقها از وضوح مفهومی کاملی برخوردار نبوده و در نتیجه جا برای ارائة تعریفهای جدید و تازه از قیاس باطل و صحیح وجود دارد و یا مشکل به مقام عمل برمی‌گردد و نوعی بی‌دقتی رخ نموده و یا این موارد، اگرچه در ظاهر و نگاه ابتدایی قیاس به نظر می‌رسند، اما اصولاً قیاس باطل نیستند. به نظر می‌رسد برای پاسخ قطعی به این سؤالات لازم است مسئلة قیاس بار دیگر مورد مطالعه و دقت نظر علمای اصول قرار گیرد.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Examples for Applying Deduction in the Juridical Works of Sheikh Toosi

نویسنده [English]

  • Dr. Muhammad Mahdi Yazdani
 An Instructor of Razavi University of Islamic Sciences
چکیده [English]

D




eduction and the way of dealing with it are one of the oldest issues in the jurisprudence and principles of the religious schools. Meanwhile, general approach in Shiite school has been a negative one during the history and is still continue, but the important subject that we should pay more attention to it irrespective of ideas of jurisprudents is their dealing with the deduction in juridical books. It can be found in juridical books some cases that seem to be the cases of using deduction. This subject is incompatible with the famous view of Shiite, that is, nullity of deduction. The present article with this approach and depending on the books of Sheikh Toosi has investigated the cases that have been specified to their being deduction or the definition of the deduction conforms to it. Hasn’t the reality and the nature of the deduction in view of jurisprudents have a completely clear concept so that new definition can be given for the correct and incorrect deduction or the problem goes back to the practice there happened a kind of carelessness or even though they seem deduction 
apparently and at first glance, these cases are not invalid deduction in principle. It appears that to provide the definite answer to these questions, it is necessary for jurisprudents to study the question of deduction for the second time.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  •       Key words: Deduction
  • Expressed reason
  • Inferred reason
  • Priority
  • Expurgation of the criterion