با توجه به موازین فقهی و حقوقی، هر فردی از ابتدای حیاتِ خود شخصیت حقوقی دارد و میتواند طرف حق و تکلیف قرار گیرد و نسبت به اجرای حقوق و ادای تکالیفش اقدام کند. اما اینکه با رخداد مرگ چه تغییری در وضعیت شخصیت حقوقی و اهلیت افراد پیش خواهد آمد، دیدگاهها در مذاهب اسلامی و حقوق موضوعه مختلف است؛ اگرچه عموماً فقهای اسلامی و حقوقدانان، مرگ را پایان اهلیت انسان میدانند، به نظر میرسد با توجه به مناقشاتِ وارده بر این نظریه، همچنین استحکام مبانی دیدگاهی که مرگ را تنها پایانبخشِ اهلیت استیفا دانسته و اهلیت تمتع را همچنان باقی میداند، ضرورت بررسی دوبارۀ این موضوع که مبنای بسیاری از آرای فقهی و حقوقی است، احساس میشود. این پژوهش به روش تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است و با هدف اثبات تداوم شخصیت و اهلیت انسان پس از مرگ، ضمن نقد دیدگاههای مخالفان، با ارائۀ ادلّه در بقای ذمّۀ متوفّا ورثه را قائممقامِ متوفّا در مطالبۀ بسیاری از حقوقی دانسته که با مبنای مشهور که عدم تداومِ اهلیت متوفّاست، مطالبۀ آن ممکن نیست یا از بابِ حقِ متوفّا مطالبه نمیشود. نیز این نظریه، محدودۀ مطالبۀ دیون مالی و غیر مالی متوفّا را متحوّل خواهد کرد.