2
دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه یاسوج
چکیده
سیرۀ عاقلان و دأب خردمندان در مسائل و فروع دین همانند دیگر امور زندگی، رجوع به خبرگان و کارشناسان است. این رجوع، بستر پیروی از مجتهدان است و «تقلید» نامیده میشود. مکلفان معمولاً از یک مرجع، تقلید میکنند. در این زمانه، تنوع موضوعات، پیچیدگی باورنکردنی مسائل زندگی در عرصهها و زمینههای مختلف و نیز عمق، بسط و چندبعدی بودن آنها و مسئلهآفرینی مُدام و لحظه به لحظۀ فناوریها برای بشر و آیندۀ او، تخصصی شدن فقه و تفقه و مآلاً عدم الزام رجوع فقط به یک مرجع را میطلبد. از سویی، فتوای بیگانه از شناخت اقتضائات واقعی و بنیادین، آثاری زیانبار و گاه جبراننشدنی برای مکلفان و جامعه در پی خواهد داشت. جُستار پیش رو بر اساس نیاز جامعه و رویکرد تخصصمحوری، امکان تقلید همزمان هر مقلد از چند مرجع تقلید در بابها و بخشهای خاصی از فقه (تبعض در تقلید) را بررسیده است و به بیان دیدگاههای مختلف، بررسی و نقد آنها پرداخته و سرانجام به استناد ادلۀ متعدد، انگارۀ جواز و حتی بایستگی تبعض در تقلید را برگزیده است. رأی به عزیمت (فراتر از رخصت)، رهیافتی است مستند به قوت و قدرت اثباتی ادله از یکسو و ضعف و رنجوری دیدگاههای رقیب از دیگرسو. تبعض در تقلید، اگر امروز در حد توصیه باشد و رخصت، اما در آیندهای نه چندان دور (گرچه ما آن را همین امروز میدانیم)، بایسته است و عزیمت.