فتوای معیار در قانون گذاری؛ انطباق با مصالح الزامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی

2 دانشجوی دکتری فقه جزایی, دانشگاه علوم اسلامی رضوی

چکیده

فقه شیعه در فضای پاسخ‌گویی به نیازهای فردی و در فاصله‌ای معنادار با نگرش اجتماعی، رشد و نموّ یافته است. کتاب اجتهاد و تقلید نیز از این قاعده مستثنا نیست و به همین دلیل در برخی موضوعاتی که از دریچه مسائل فردی تحلیل شده است، در مواجهه با مسائل اجتماعی، بن‌بست‌های نظری رخ می‌دهد و پاره‌ای از این مشکلات، با متد فقه فردی قابل حل نیست. یکی از مهم‌ترین موارد، انطباق قوانین مصوب با احکام اسلام است. قانون‌گذاری نه تنها در فلسفۀ سیاسی قدیم دارای اهمیت ویژه بوده، که در دوران مدرن نیز قلب دموکراسی‌های جدید خوانده شده است. در این زمینه، مسائل و موضوعات مختلفی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، موضوع «فتوای معیار قانون‌گذاری» است؛ یعنی این مسئله که در صورت وجود اختلاف فتوا، اسلامی بودن مصوبات با کدام یک از فتواها سنجیده می‌شود؟ فتوای فقیه حاکم، اعلم، فقهای شورای نگهبان، فتوای کارآمد، مطابق با احتیاط، فتوای مشهور.
مقالۀ حاضر پس از طرح این نظریات و اشکالات مهمی که در آن‌ها وجود دارد، از یک‌سو عدم هماهنگی میان دو منظر فردی و اجتماعی را در استنباط احکام نشان داده و از سوی دیگر نظریۀ فتوای منطبق با «مصالح الزامی» را مطرح نموده و برخی زمینه‌های نظری لازم را برای آن فراهم کرده است. تقلیل الزام به فتوای خاص در قانون‌گذاری، به موارد احراز مصالح الزامی و شرح چگونگی ترخیص در عمل بر طبق فتوا در پاره‌ای قوانین مرتبط با امور شخصیه، از پایه‌های مفهومی این نظریه است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Standard Fatwa in Legislation; Compliance with Required Interests

نویسندگان [English]

  • Mohsen Jahangiri 1
  • Muhammad Ali Bannaei Kheyrabadi 2
1 Associate professor at Razavi University
2 A PhD student in Criminal Fiqh
چکیده [English]

Shia fiqh in the situation to respond individual needs and in meaningful distance from social notion has been developed and grown. The book of Ijtihad (Arabic: اجتهاد meaning: use of reason to arrive at a knowledge of truth in religious matters) and taqlid (Arabic: تقلید meaning: “following” or “imitation” of a legal expert by a nonexpert) also is not an exception to this rule. Since in some subjects which are analyzed from the point of the personal matters in confronting with social problems, it has come to theoretical deadlock and some of these problems are not resolved through personal fiqh method. One of these important cases is to establish statutes in accordance with Islam decrees. Law enactment not only has had a vital importance in old political philosophy but also is counted the heart of modern democracies in contemporary periods. There are problems and issues in this field. One of these issues is “Standard Fatwa in legislation” i.e. if there is a conflict between fatwas (Arabic: فتوی meaning: authoritative legal opinions given by Islamic jurists) with which of them the Islamization of statutes is judged the fatwa of governing, most learned jurists. the jurists of the Guardian Council, efficient fatwa, compliance with precaution, well-known fatwa. After presenting these theories and important problems which these theories include the present paper shows discordance between two aspects “personal aspect and social aspect” for referring ahkam, from one side and from the other side it has stated the theory of fatwa Compliance with required interests and has provided some theoretical required backgrounds. The diminution (lowering) of the requirements of the special fatwa in Law enactment to the cases of realizing mandatory interests and explain how the allowance in act according to fatwa in some regulations related to the personal affairs is of the conceptual bases of this theory.

کلیدواژه‌ها [English]

  • : Legislation
  • Standard fatwa
  • Public interests
  • Fiqh enactment
1. ابن شعبه حرّانی، ابومحمد حسن بن علی بن حسین، تحف العقول عن آل الرسولŒ ، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1404 ق.
2. اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی ایران، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، 1364 ش.
3. انصاری، مرتضی بن محمدامین، مطارح الانظار، تقریر ابوالقاسم نوری تهرانی (کلانتری)، قم، مٶسسة آل البیتŒ ، بی‌تا.
4. جمعی از محققان، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389 ش.
5. حاج‌زاده، هادی، «فتوای معیار در قانون‌گذاری با نگاهی به مفهوم اعلمیت»، مجله مطالعات اسلامی، فقه و اصول، سال چهل و هفتم، شماره 102، پاییز 1394 ش.
6. حائری یزدی، مرتضی، مبانی الاحکام فی اصول شرائع الاسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1388 ق.
7. حسینی حائری، سیدکاظم، ولایة الامر فی عصر الغیبه، قم، مجمع الفکر الاسلامی، 1414 ق.
8. خوانساری، سیداحمد بن یوسف، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، چاپ دوم، قم، اسماعیلیان، 1405 ق.
9. شبیری زنجانی، سیدموسی، کتاب نکاح، قم، رأی‌پرداز، بی‌تا.
10.صافی گلپایگانی، لطف‌اللّٰه، جامع الاحکام، فقه فتوایی، چاپ چهارم، قم، انتشارات حضرت معصومه… ، 1417 ق.
11.صدر، سیدمحمدباقر، الاسلام یقود الحیاة، قم، دار الصدر، 1382 ش.
12.طبرسی، ابومنصور احمد بن علی بن ابی‌طالب، الاحتجاج علی اهل اللجاج، قم، الشریف الرضی، 1380 ش.
13.طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، چاپ سوم، تهران، المکتبة المرتضویه، 1387 ق.
14.غروی نائینی، محمدحسین، فوائد الاصول، تقریر محمدعلی کاظمی خراسانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی‌تا.
15.کاتوزیان، ناصر، کلیات حقوق، چاپ چهارم، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1394 ش.
16.همو، مبانی حقوق عمومی، چاپ پنجم، تهران، بنیاد حقوقی میزان، 1394 ش.
17.کاکاوندی، رامین، فتوای معیار در قانون‌گذاری، مطالعه موردی قذف، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و حقوق جزا، بهمن 1396 ش.
18.کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، 1387 ش.
19.گیلانی قمی، میرزا ابوالقاسم بن محمدحسن، جامع الشتات فی اجوبة السٶالات، تهران، کیهان، 1371 ش.
20.موسوی خمینی، سیدروح‌اللّٰه، الاجتهاد و التقلید، چاپ دوم، تهران، مٶسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1384 ش.
21.همو، صحیفه امام، چاپ پنجم، تهران، مٶسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389 ش.
22.مهرپور، حسین، مجموعه نظریات شورای نگهبان، تهران، دادگستر، 1387 ش.
23.مؤمن قمی، محمد، الولایة الالهیة الاسلامیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1429 ق.
24.نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ هفتم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1404 ق.
25.ورعی، سیدجواد، مبانی و مستندات قانون اساسی، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، 1386 ش.
26.یزدی، محمد، کتاب القضاء فی شرح العروة الوثقی، قم، نشر مؤلف، 1429 ق.